۱۳۸۹ مهر ۲, جمعه

پرویز حجازی خودکشی کرد.

هفته نامه اطلاعات هفتگی جمعه 17 دی 1355
هفته نامه اطلاعات هفتگی جمعه 17 دی 1355
اطلاعات هفتگی جمعه 8 اسفند 1348 بهروز وثوقی و پوری بنایی


هفته نامه اطلاعات هفتگی جمعه 17 دی 1355 شماره 1824

پرویز حجازی ، کاباره دار معروف با خوردن 150 قرص خواب آور خودکشی کرد!

پرویز حجازی کاباره دار مشهور تهرانی ، مردی که عنوان صیاد بزرگ ستاره ها را به دنبال نام خود داشت ، ساعت 8:30 دقیقه بعداز ظهر روز شنبه این هفته با خوردن بیش از 150 قرص خواب آور دست به خودکشی زد و برای همیشه چشم از جهان فرو بست.

خبرنگار هنری اطلاعات هفتگی نیم ساعت پس از حادثه (9 شب روز شنبه) از حادثه آگاه شد و تا 7:30 دقیقه صبح یک شنبه به همراهی حمید حجازی ( برادر پرویز ) ، کیومرث بوذرجمهری مدیر کاباره باکارا ، شاهرخ ( خواننده) ، امیر رسایی خواننده و همسرش از شب تا صبح به پی گیری و تحقیق در مورد چگونگی و علت خودکشی این کاباره دار مشهور پرداخت و آنچه در زیر از نظرتان می گذرد حاصل 11 ساعت تلاش مداوم خبرنگار ما است که تنها خبرنگاری بود که موفق شد گزارش دقیق و لحظه به لحظه این ماجرا را تهیه کند.

می خواهم استراحت کنم ، کسی مزاحم نشود.

فرحناز دختر 16 ساله و دو تن خدمتکار منزل پرویز حجازی اولین کسانی بودند که از مرگ حجازی حرف زدند چون آنها اولین کسانی بودند که از مرگ آگاه شدند . فرحناز در حالی که به شدت می گرید می گوید:

ساعت 3 بعد از ظهر بود که بابا به خانه آمد و یکراست به اتاق کارش رفت و به من و خدمتکاران گفت : من می خواهم استراحت کنم خواهش می کنم کسی مزاحم من نشود، اگر کسی به سراغم آمد و یا تلفن زد بگویید من به اصفهان سفر کرده ام و در تهران نیستم ، حال بابا آن طور که از چهره اش پیدا بود کاملا طبیعی بود و با روزهای دیگر هیچ فرقی نداشت ، البته نه با همه روزهای دیگر ، چون از 5 ماه پیش بابا خیلی غمگین بود و ما هیچ کدام نمی دانستیم علت غمگین بودن او چیست . به هر حال بابا وارد اتاق کارش شد و من هم به اتاق خود رفتم و خدمتکاران هم در آشبزخانه و حمام مشغول به کار شدند.

بابا حالش بهم خورده ، بابا رنگ صورتش مثل گچ سفید شده ، بابا داره می میره

دقیقا یادم نمی آِید ساعت چند بود ، فقط می دانم مدتی از هفت بعد از ظهر گذشته بود که من از اتاقم خارج شدم و برای انجام کاری به هال آمدم که ناگهان چشمم به بابا افتاد که بر روی کاناپه افتاده است ، سر و دست های بابا از روی کاناپه آویزان شده بود . در یک لحظه جلوی چشمم سیاه شد و خانه دور سرم شروع به چرخیدن کرد ، به هر ترتیب بود خودم را به بابا رساندم و دیدم رنگش مثل گچ سفید شده ، دهانش کف کرده بود و از درد به خود می پیچید ، با فریادهای پی در پی من ، خدمتکاران خودشان را به من رساندند و بلافاصله به اورژانس تهران تلفن کردند ، حال بابا خیلی بد بود ، در کنارش یک شیشه بزرگ خالی قرص خواب آور بود و در کنار دیگرش گوشی تلفن بر روی زمین افتاده بود ، فهمیدم که بابا قرص خورده است و وقتی با مرگ روبرو شده از کارش پشیمان شده و خودش را از اتاق خارج کرده تا توسط تلفن دیگران را از ماجرا باخبر کند ، اما موفق نشده بود ، چند دقیقه بعد آمبولانس بیمارستان از راه رسید و دو دکتر و یک پرستار خودشان را بالای سر بابا رساندند و بلافاصله دستور حمل او را به بیمارستان دادند ، اما پیش از آنکه بابا را به داخل آمبولانس منتقل کنند مقدار زیادی خون از دهان بابا بیرون ریخت و کار از کار گذشت و بابا مرد.

پانزده دقیقه پس از مرگ پرویز حجازی ماموران کلانتری 5 تهران به محل حادثه رسیدند و در اتاق کار پرویز حجازی ، دو نامه جداگانه که یکی از آنها در یک صفحه کاغذ و دیگری در دو صفحه کاغذ نوشته شده بود پیدا کردند ، این نامه ها را حجازی قبل از خوردن قرص ها نوشته است:

آنطور که شنیدیم گویا از این قرار است:

ناراحتی های اصلی من که جانم را به لب رسانده است از سه نفر سرچشمه می گیرد:

پونه ، جمیله ، و آقای ش یکی از طلبکارانم .

همه آنها که از دور و نزدیک با من آشنا هستند آگاه هستند که علت ناراحتی من از پونه به خاطر چیست . در مورد جمیله هم او چون صاحب 33 درصد از کل کاباره باکارا است به خاطر همین موضوع او مرتب این و آن را به سراغ من می فرستد تا در کل کاباره با من شریک بشود یا آن را تصاحب کند در صورتی که من همیشه حق او را داده ام و..

باز شنیدیم در نامه دیگر پرویز حجازی وصیت نامه خود را نوشته است و برادرش حمید حجازی را صاحب اختیار همه اموال خود قرار داده و به وی وکالت داده است تا به حسابهایش رسیدگی کند و هر چه از پولش باقی می ماند برای همسر انگلیسی اش جیسی و فرزندانش که به غیر از یکی ، بقیه در امریکا زندگی می کنند بفرستد.

نزدیک ترین دوستان پرویز حجازی درباره علت خودکشی او چه می گویند:

کیومرث بوذرجمهری که از مدت ها قبل حجازی اختیار همه کارهای خود را به وی داده بود ، امیر رسایی و همسرش و ثریا بهشتی از نزدیک ترین دوستان و آشنایان پرویز حجازی بودند که حجازی از 7 ماه قبل تا به حال ، همه وقت خود را با آنها می گذراند.

رسایی و همسرش، درباره علت خودکشی حجازی می گویند :

پرویز این روزها درگیری های زیادی داشت و از 5 سال پیش با پونه (خواننده ) زندگی می کرد ، البته همسرش از این موضوع آگاهی کامل داشت و در این مورد با پرویز بدون هیچ گونه درگیری و ناراحتی توافق کرده بود تا این که از دو ماه پیش ، پونه سر ناسازگاری را با پرویز گذاشت و با او قطع رابطه کرد و همین موضوع پرویز را خیلی ناراحت کرده بود و مرتب نزد ما درد دل می کرد که این دختر هر کجا می نشیند از من بد می گوید .

کیمورث بوذرجمهری در ادامه حرف های رسایی و همسرش گفت:

هفته قبل پرویز به من گفت برو پیش پونه و به او بگو حالا که از پیش من رفته به طور کلی مرا فراموش کند و اینجا و آنجا پشت سرم حرف نزند ، من هم پیش پونه رفتم و پیغام پرویز را به او رساندم.

اموال حجازی پس از مرگ چه می شود:

آن طور که شایع است در حال حاضر حساب و کتاب های حجازی به طرز عجیبی به هم ریخته است. به طوری که چند نفر از دوستان او می گویند حجازی این اواخر مرتب می گفت من نمی دانم چقدر پول دارم و چقدر بدهکارم و باید یکی را پیدا کنم که به حساب هایم رسیدگی کند ، حجازی در حال حاضر صاحب قسمتی از کازینو ساحلی شکوفه نو و 67 درصد کاباره باکارا است و از طرفی همسر و فرزندانش به غیر از فرحناز 16 ساله از مرگ وی باخبر نشده بودند.

جسد پرویز حجازی ساعت 3:5 بامداد روز یک شنبه به پزشکی قانونی دادسرای تهران منتقل شد و ساعت 8 صبح همان روز در حالی که عده ای از هنرمندان جنازه وی را تشیع می کردند به بهشت زهرا منتقل شد و در یک مقبره دفن گردید.

پزشکان قانونی کشیک دادسرای تهران علت مرگ را مسمومیت شدید بر اثر افراط در خوردن قرص والیوم با مشروب (ویسکی ) اعلام کردند . آنطور که شایع است عده ای می گویند پرویز حجازی بالغ بر 20 میلیون تومان بدهی داشته است.

از آنجا که پرویز حجازی کلیه مکالمات تلفنی خود را ضبط می کرد و در غیاب او نیز سکرتر تلفنی داشته است ماموران اداره آگاهی آخرین نوار مکالمات تلفنی او را ضبط کرده اند تا با شنیدن آن به علت واقعی خودکشی حجازی پی ببرند.

چندی قبل پرویز حجازی که از ناراحتی معده رنج می برد در سفری که به اروپا کرد در یکی از بیمارستان های لندن بستری شد و پزشکان طی یک عمل جراحی نیمی از معده او را برداشتند .

پرویز حجازی آنطور که دوستانش معتقدند برای سومین بار بود که دست به خودکشی می زد. بار اول حدود 5 سال پیش این کار را کرد که اطرافیان وی به موقع باخبر شدند او را از مرگ نجات دادند . بار دیگر بهمن ماه سال گذشته بود که حجازی اقدام به خودکشی کرد و مقدار زیادی قرص خواب آور خورده بود که باز دوستان و آشنایان به موقع او را به بیمارستان لقمان الدوله ادهم رساندند و او از مرگ نجات پیدا کرد.

پرویز حجازی در گفتگویی که با مدیر کاباره خود انجام داده بود قرار بود امل ساین که به تهران آمد او را برای اجرای برنامه به مدت یک هفته در باکارا دعوت کند.

نیمکت خاطرات :

هفته نامه اطلاعات هفتگی جمعه 8 اسفند 1348

بهروز وثوقی و پوری بنایی

گردآوری و تنظیم : حمید

جمعه 2 مهر 1389

۴ نظر:

alireza گفت...

www.oldpatogh.blogfa.com
پاتوق قدیمی

alireza گفت...

پاتوق قدیمی
Www.oldpatogh.blogfa.com

مجتبي گفت...

حميد جان نوبتي ام باشه نوبت بررسي كارنامه هنري ابي هستش. پاينده باشي.

babak گفت...

سلام حمید عزیز
مطلب جالب و خواندنی بود مثل همیشه
بی صبرانه منتظره کارهای قشنگ بعدت هستیم
دوستارتو
بابک