۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

یادنامه حسن لشکری در گفتگوی اختصاصی با عارف

هفته نامه جوانان 27 مرداد 1354

هفته نامه جوانان دوشنبه 23 تیر 1354
هفته نامه جوانان دوشنبه 30 تیر 1354
هفته نامه جوانان دوشنبه 3 شهریور 1354

هفته نامه جوانان 27 مرداد 1354


یادنامه حسن لشکری در گفتگوی اختصاصی دلواره ها با عارف
مروری اجمالی بر تاریخ موسیقی پاپ ایران ، ما را به نام های شاخصی در حوزه آهنگسازی رهنمون می سازد. از زمان شکل گیری آن در دهه ی سی که آهنگسازانی چون سورن ، عطا اله خرم ، انوشیروان روحانی هسته ی اولیه را بنا نهادند تا آهنگسازان دهه ی چهل چون بابک افشار ، پرویز اتابکی ، جمشید زندی ، سلیمان اکبری ، پرویز مقصدی که نقش پررنگی را در تحکیم پایه های آن ایفا نمودند.
یکی از کسانی که درمیانه دهه ی چهل رو به آهنگسازی نهاد ، جوانی بود که دست سرنوشت اجازه نداد تا بیش از سی و دو بهار از عمرش سپری شود.
حسن لشکری برادر کوچکتر، بزرگ و جواد لشکری- آهنگسازان بنام دهه چهل- کار هنری اش را با عارف آغاز کرد . ملودی های عامه پسند او با صدای متفاوت عارف ، ظهور چهره ی ماندگاری را نوید می داد.
حسن لشکری از سال 1346 تا 1354 که بر اثر بیماری سرطان در بیمارستان آراد تهران درگذشت با خوانندگان مختلفی همکاری نمود و ملودی های مختلفی را نیز برای همیشه به یادگار گذاشت .
از شاخص ترین آثار او می توان به آهنگ تنها با گل ها با صدای هایده در سال 1352و با شعری از آذر صرافپور ، آدما ، دنیا وفا نداره با صدای گوگوش ، گناهت را نمی بخشم با صدای عارف اشاره کرد.

همانگونه که اشاره شد یکی از خوانندگانی که بیشترین همکاری را با حسن لشکری داشت ، عارف خواننده سرشناس موسیقی پاپ بود.
طی تماسی تلفنی با عارف از ایشان درخواست نمودم تا در یادنامه حسن لشکری با من همسفر شوند و برایم از ایشان بگویند.
عارف:
« حسن لشکری یکی از بهترین دوستان من در قبل از انقلاب بودند. به شکلی که حتی در لحظه ی مرگ ، پسر و دختر من بالای سر ایشون در بیمارستان بودند. اون زمان ایشون در متل قو در تابستون ها ارگ و اکاردوئن می زدند. سازنده ی بسیاری از آهنگ های من به شمار می اومدند . تمامی آهنگ های ایشون رو واروژان تنظیم می کردند. یکی از زیباترین ساخته های ایشان آهنگ با نام تو هست . سی دی آلبومی را که در حدود 120 ترانه قدیمی که در آرشیو رادیو و تلویزیون ایران بوده را جمع آوری کرده ام که به زودی منتشر خواهم کرد که آهنگ های زیادی در این مجموعه از حسن لشکری هست. نام این آلبوم رو به دلیل پنجاه سال خوانندگی ، 50 سال با عارف نام گذاشتم.
از لابلای صحبت های من با عارف در این گفتگوی تلفنی:
اولین آهنگی که حسن لشکری برای من ساخت رو دقیقا خاطرم نیست ولی میدانم آهنگ های زیادی بود. مثلا یکی از بهترین کارهای الهه لیلی منال( لیلی چه ناله می کنی امشب به جای می دگر خون در پیاله می کنی) رو به من هم دادند و من هم اجرا کردم. آهنگ های لشکری اون زمان همه داغ و هیت بود. بدون بروبرگرد.چه اسلو و چه شاد.
حسن لشکری تازه ازدواج کرده بود. زمانی که با همسرشان نامزد شدند من شاهد آشنایی شون در متل قو بودم. دو دختر و پسر جوانی بودند که همدیگه رو دوست داشتند. در متل قو در شمال کشور با هم آشنا شدند. و سپس ازدواج کردند.
روزی که حسن در بیمارستان در ایران بستری بود به دلیل این که بچه های من سهیلا و سهیل بسیار به ایشون علاقه داشتند بالای سرشون بودند. و بسیار متاثر شدند.البته پسر من سهیل سال پیش در سن چهل سالگی به دلیل سرطان لوزالمعده در ایران درگذشت.
واقعا حیف شد که حسن لشکری از بین رفت. مطمئنا اگر زنده بودند تا الان سازنده بهترین آهنگ ها بودند. واقعا جای تشکر دارد که شما به معرفی ایشون پرداختید . من هیچ جایی در تلویزیون ها یا اینترنت ندیدم که تاکنون عکس یا مطلبی در رابطه با ایشان منتشر شده باشد.»

یکی از ترانه سرایانی که در دهه ی چهل و پنجاه همکاری گسترده ای با حسن لشکری داشت ، علی رضا طبایی بود که با نام مستعار شهرام با او همکاری می کرد.
از علی رضا طبایی خواستم تا از همکاری هایش با حسن لشکری بگوید:
« تا بدان جایی که به خاطرم هست 8 ، 9 ترانه با حسن لشکری همکاری داشتم . ترانه هایی چون دختر دریاها ، شهر فرنگه چشمات ، لبان تو که توسط عارف اجرا شدند. تنها با گل ها ، تو چشمون سیاهم با صدای هایده و ترانه نگاهم با نگاهت قصه ها دارد که به صورت دو صدایی توسط هایده و عارف اجرا شد و دو ترانه با صدای الهه به نام های نوبر بهار و به سیم آخر بزنم .»

گزینه ای از آثار حسن لشکری:
1- عارف:
گناهت را نمی بخشم ( ترانه سرا: پرویز وکیلی )
شهر فرنگه چشمات ( ترانه سرا: علی رضا طبایی )
دختر دریاها ( ترانه سرا : علی رضا طبایی )
بگو یار که بودی ( ترانه سرا: پرویز وکیلی )
چشمان تو ( ترانه سرا : پرویز وکیلی )
بیا دستی برآریم ( ترانه سرا : عبدالله الفت)
حیف عشق من و تو تموم بشه ( ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی)
قصه کتاب ها ( ترانه سرا : ایرج جنتی عطایی)
لبان تو ( ترانه سرا: علی رضا طبایی )
2- الهه
نوبر بهار ( ترانه سرا : علی رضا طبایی )
ای دل چرا ناز می کنی (شعر: عبداله الفت)
به سیم آخر بزنم (ترانه سرا: علی رضا طبایی )
3- هایده
تو چشمون سیاهم (ترانه سرا:علی رضا طبایی )
نگاهم با نگاهت قصه ها دارد (ترانه سرا: علیرضا طبایی )
دل تو خراب و ویرون بشه ( ترانه سرا: بهمن رامین) انتشار : 1352
واسه دل بلا شدی ( ترانه سرا : بهمن رامین) انتشار : 1352
تنها با گل ها ( ترانه سرا : علی رضا طبایی ) انتشار : 1352
4- گوگوش
آدما ( ترانه سرا : پرویز وکیلی ) انتشار : 1352
دنیا وفا نداره ( ترانه سرا : بهمن رامین ) 1352
دیگه من و نمی خوای ( ترانه سرا : پرویز وکیلی ) 1352
5- ضیا
آخه آدم غمش و به کی بگه ( ترانه سرا: ایرج جنتی عطایی) انتشار : 1350

سرانجام پس از 2 سال درگیری با بیماری سرطان در 23 مرداد 1354 در سن 32 سالگی و در اوج جوانی در بیمارستان آراد تهران درگذشت. آخرین کار او در همان روزهای بیماری اش شکل گرفت . آهنگی تحت نام دیگه باید رفت با شعری از آذر صرافپور که با صدای هایده اجرا شد.


هفته نامه جوانان دوشنبه 23 تیر 1354
آهنگساز جوان ایرانی با مرگ دست و پنجه نرم می کند.
در این لحظات که شما این خبر را می خوانید یک آهنگساز جوان و موفق ایرانی ، حسن لشکری در خارج از وطن ، با مرگ دست به گریبانست و پزشکان پس از انجام دو عمل جراحی خطرناک ، او را ناامیدانه و برای جلوگیری از خونریزی معده ، در داخل یخ گذاشته اند و او که آهنگساز پرشوری بود اکنون در ناامیدانه ترین وضع ، شجاعانه با مرگ می جنگد.
حسن لشکری که از خانواده هنرمند لشکری هاست و در زمینه تنظیم و تصنیف آهنگ های روز در میان اعضای خانواده هنرمند لشکری ، شهرت خاصی به هم زده ، از سه سال پیش از یک بیماری مرموز رنج می برد. او دو سال پیش به توصیه پزشکان راهی لندن شد و در آنجا طحال وی مورد عمل جراحی قرار گرفت و با یک بهبودی نسبی به تهران بازگشت.
لشکری که آهنگساز پرکار ، مسلط و موفقی بود به خاطر این بیماری ، مدت ها در سکوت به سر برد و بعد با ساختن آهنگ های شاد و غمگین برای عارف ، امیر رسایی ، گیتی و خیلی از خوانندگان محبوب روز به دوران پررونق خود بازگشت اما مثل این که این سلامت و شادکامی ، یک آرامش قبل از طوفان بود چون دوباره به بستر بیماری افتاد ، پزشکان متخصص با معاینات دقیق نظر دادند که بیماری او نامعلوم است و بدین جهت دوباره او را راهی لندن ساختند.
چکاب تازه ، خرج سنگین و کمرشکن مسافرت و پزشک و دارو ، لشکری را تا حد زیادی ناامید ساخت ولی وقتی به یک بهبودی کوتاه مدت دست یافت باز هم در چهره اش شادی و امید دیدند ولی به هر حال بیماری مداوم ، گوشه گیری و ماندن در گوشه بیمارستان ها ، روحیه شاد او را در هم ریخت و حسن وقتی به ایران بازگشت یک آهنگساز دیگر بود . همه آهنگ هایش بوی غم و تنهایی می داد.
چند ماه پیش بود که توی سالن رادیو با دوستانش حرف می زد . می گفت: آنقدر از این بیماری مشکوک خسته شده ام که گاه دلم می خواهد شکم خود را باز کنم همه جا را بکاوم و ببینم این درد و خونریزی از کجا سرچشمه می گیرد.
می گفت: تازه می فهمم سلامتی چقدر پرارزش و شیرین است ، کاش دوباره به آن روزهای سلامت و بی خبری و شاد بازگردم.
عید نوروز در حالی که همه در شادی غرق بودند ، حسن باز هم به علت خونریزی شدید در میان مرگ و زندگی دست و پا می زد و در همان حال راهی اسرائیل شد.
در این سفر خانمش نیز همراه او بود و در یکی از معروف ترین بیمارستان ها بستری گردید. دو عمل جراحی خطرناک روی او انجام گرفت ولی هنوز در حال اغما به سر می برد . او می خواهد با مرگ بجنگد ، او می خواهد زندگی را با همه شیرینی ها و تلخی هایش به آغوش بکشد.
آهنگساز 30 ساله ایرانی را پزشکان اسرائیلی از شدت خونریزی در یخ قرار داده اند ، برادرهایش همه راهی اسرائیل شدند و همسرش مرتب تلفن می زند ، بی تاب است و همه دست به دعا برداشته اند و برای حسن لشکری دعا می کنند تا او در این مبارزه سخت زندگی پیروز بیرون بیاید.

هفته نامه جوانان 30 تیر 1354
حسن لشکری به تهران منتقل شد.
حسن لشکری آهنگساز معروف که برای معالجه بیماری خطرناک خود در اسرائیل به سر می برد هفته گذشته همراه پزشک متخصص اسرائیل و خانواده نگرانش به تهران بازگشت تا معالجه خود را در تهران ادامه دهد.
حسن لشکری که از دو سال پیش به بیماری سخت معده دچار شده و بارها برای معالجه به اروپا سفر کرده بود حدود یک ماه پیش به دنبال خونریزی شدید و در حال اغما به اسرائیل منتقل گردید. لشکری در تمام ماه گذشته وضع و حال وخیمی داشت و به همین جهت بزرگترین پزشکان از او مراقبت می نمودند و به طور دقیق حدود صدهزارتومان در این مدت کوتاه خرج پزشک و دارویش شد.
همسر لشکری در همه مدت بر بالین شوهرش نشسته و از او مراقبت می نمود و امید زیادی به بهبودی کامل او داشت ولی ده روز پیش حال لشکری رو به وخامت گذاشت و پزشکان ضمن رساندن خون ، در یخ گذاشتن معده مراقبت شدیدی را از او به عمل آوردند و عاقبت هفته گذشته همسر حسن از برادران و خانواده شوهرش خواست که هر چه زودتر به اسرائیل بروند. در حالی که همه دوستان حسن در تهران برای سلامت او دست به دعا برداشته بودند بالاخره به توصیه پزشکان معالج ، یک متخصص معروف اسرائیل ، لشکری را درون هواپیما تا تهران همراهی نمود و سپس بنا به خواست خانواده آهنگساز معروف با وجود خرج سنگین در تهران ماندگار شد. این پزشک متخصص در یکی از هتل ها مقیم شده و مرتبا به بیمارستان آراد محل بستری شدن لشکری سر می زند و تا از بهبودی نسبی او نیز اطمینان حاصل نکند به اسرائیل باز نمی گردد.
حسن لشکری که تا حدود زیادی لاغر و پژمرده شده بود در بیمارستان به خبرنگار جوانان گفت: راستش دوری از وطن و دوستان بیشتر مرا به ناامیدی کشیده بود و حالا که همه را در کنار خود می بینم و گاه به نوای موزیک ایرانی گوش می دهم امیدی در دلم جوانه کرده و احساس راحتی می کنم.


هفته نامه جوانان دوشنبه 27 مرداد1354

حسن لشکری در آخرین مصاحبه قبل از مرگش با خبرنگار مجله جوانان گفت:

تنها آرزوی من این است که در وطنم بمیرم.



در آخرین روز هفته ، سرانجام چراغ عمر حسن لشکری یکی از پرکارترین آهنگسازان و نوازندگان جوان خاموش شد و او به دلیل بیماری سرطان معده روی تخت بیمارستان جان داد . این ماجرای تلخ در حالی روی داد که وضع مزاجی او چند روز قبل از مرگ بهتر به نظر می رسید و گویی این آخرین شعله های حیات بود که از چشمان حسن سازنده آهنگهای قشنگ روز چون «گناهت را نمی بخشم» و «تنها با گل ها» بیرون می تراوید.

حسن در زندگی زناشویی مردی خوشبخت نبود . او با خواهر افخم مهاجر (خواننده رادیو تلویزیون) ازدواج کرد اما این ازدواج همیشه با جنگ و گریز همراه بود و چنان که در همین شماره ملاحظه می کنید حتی حسن در آخرین روزهای حیات و روی تخت بیمارستان هم با همسرش کشمکش داشت و ما در ستون شایعات همین هفته که معمولا زودتر زیر چاپ می رود خبر این اختلاف را نوشته ایم و متاسفانه نتوانستیم آنرا حذف کنیم چون این صفحه یک روز قبل از فوت حسن چاپ شده بود.

خبر بیماری دردناک حسن را ، نخستین بار مجله جوانان در ایران منتشر کرد و نوشت آهنگساز جوان ایرانی در اسرائیل با مرگ دست و پنجه نرم می کند و سپس هنگامی که حسن به تهران منتقل شد و در بیمارستان آراد بستری گردید ما روی تخت بیمارستان از او عکس گرفتیم وبا او مصاحبه کردیم و حسن در این گفتگو از مردمی که خبر بیماری او را در مجله جوانان خوانده و ابراز محبت کرده بودند تشکر کرد.

حسن در این ملاقات گفت: من مدت هاست از این بیماری رنج می برم ، وقتی در اسرائیل بودم تنها آرزویم این بود که به وطنم برگردم و بین مردم وطنم در حالی که موسیقی ایرانی در گوشم طنین انداز است بمیرم و حالا از این که به وطنم بازگشته ام و خودم را بین دوستان هنرمندم می بینم خوشحالم و مرا از مرگ پروائی نیست .

عارف که سالها با حسن لشکری کار کرده درباره این آهنگساز فقید می گوید :

حسن برای من یک دوست و همکار خوب بود . او بیش از 12 آهنگ خوب برایم ساخته که از جمله گناهت را نمی بخشم ، یار که بودی ، و بالاخره تنها با گل ها با هایده را می توانم نام ببرم.

در آخرین ملاقات ، حسن لبخند کم رنگ به لب داشت و به درستی نمی توانست حرف بزند فقط با دیدن من دستش را بالا آورده و دستم را فشرد. حسن فقط با دیدن عیادت کنندگان لبخندی می زد و بعد به دنیای پردرد خود فرو می رفت.

سردبیر و نویسندگان مجله جوانان این ضایعه دردناک را به خانواده لشکری و جامعه هنری تسلیت می گویند.


هفته نامه جوانان دوشنبه 3 شهریور 1354
حسن لشکری دو روز قبل از مرگ همسرش را طلاق داد
حسین لشکری برادر هنرمند فقید حسن لشکری که هفته پیش جهان را در سن 32 سالگی به علت بیماری سرطان بدرود گفت ، به خبرنگار ما توضیحات تازه ای داد و گفت: ما برادر هنرمندمان حسن را در حالی به خاک سپردیم که او در آخرین دقایق عمر بسیار گله مند بود. حسین لشکری گفت: برادر ما وقتی از همسر اول خود که خواهر افخم خواننده فرهنگ و هنر بود جدا شد با زنی به نام سیمین آشنا شد که این زن خود را واله و شیدای حسن نشان می داد اما چنان رفتاری با او کرد که حسن دو روز قبل از فوت به برادر دیگرمان منوچهر لشکری وکالت داد تا او را طلاق داد و این موضوع هم انجام شد.
وی افزود حسن در بیمارستان آخرین آهنگ خود را تحت عنوان «دیگه باید رفت» سرود و دلش می خواست الهه این آهنگ را بخواند که متاسفانه موفق به دیدار الهه نشد.

تقدیم به روان پاک هنرمند جوان حسن لشکری:
حسن لشکری به حق پیوست یاد آن نازنین گرامی باد
گر چه ناکام از این جهان بگسست آن جهانش به شادکامی باد
روز پایان کار و روز حساب ایزدش یار باد و حامی باد
در کتاب زمانه تا باقی است یادگارش به نیک نامی باد
سیمین بهبهانی

نویسنده :حمید
دوشنبه 24 آبان 1389

پی نوشت:

شنیدن ملودی هایی چون تنها با گل ها (هایده ) ، آخه آدم غمش و به کی بگه (ضیا) ، آدما ، دنیا وفا نداره ( گوگوش) ، برایم تنها یک افسوس را باقی گذاشت. افسوس از بین رفتن خالق چنین ملودی هایی.

نمی دانم اگر مانده بود چه نقش آفرینی هایی که در حوزه ی آهنگسازی نمی کرد. بی تردید نقش پررنگ او در تکامل موسیقی نوین پاپ ایران انکارناپذیر است اما دردا و دریغا که بزرگان امروز هیچ گاه از او یاد نمی کنند و همیشه خود را پایه گذار چنین سبکی به شمار می آورند اما حقیقت را نمی توان برای همیشه پنهان کرد .


۲۵ نظر:

احسان گفت...

حمید عزیز!

سپاس فراوان از پرداختن به آثار زنده‌یاد حسن لشکری.

تنها نکته‌ای که هم‌اینک به ذهنم می‌رسد این است که بر اساس تصویری از صفحه‌ای که دارم، ترانه‌سرای ترانه‌ی "نگاهم با نگاهت قصه‌ها دارد" ایرج جنتی عطایی است. نمی‌دانم این مورد را با آقای عارف چک کرده‌ای یا خیر.

پیروز باشی.

حمید گفت...

احسان عزیز
از طریق دوستی که رابط با آقای علیرضا طبایی شاعر و ترانه سرای قدیمی بودند و خود نیز وبلاگ نویس هستند و در زمینه اشعار ایشان مطلب منتشر می کنند پرسشی کلی را طرح کردم تا از آقای طبایی بپرسند . ایشان پاسخ آقای طبایی را برای من ایمیل کردند که متن آن را بازگو کردم . به نقل از آقای طبایی ، روایت کردند که این ترانه نیز سروده ی ایشان است.
آقای عارف متاسفانه نام ترانه سرایان خود را دقیقا به خاطر نمی آورند تا بدان جا که قرار است برای سایت جدید ایشان که به زودی به راه خواهد افتاد من فهرستی از ترانه های پیش از انقلابشان را با نام ترانه سرا و آهنگساز برایشان ارسال کنم.
البته در زمان دریافت پاسخ آقای طبایی با توجه به این که نام این ترانه را ذکر کرده بودند و قبلا در فهرست ترانه های ایرج نیز آنرا دیده بودم برای خود من نیز پرسش برانگیز بود. تصور می کنم برای رفع شبهه موضوع را با ایرج در میان بگذارید.

حمید گفت...

ضمنا دوستان برای کامنت گذاشتن گزینه نام و آدرس اینترنتی را انتخاب کنند.

شاهین گفت...

خیلی ممنون از حمید عزیز ولی کم کار شدی م 1 ماه به یک ماه اپ میکنی حمید جان به نظرم به افراد خواننده دیگر هم بها بده مثل داریوش ابی گوگوش ستار فرزین چ.ن خیلی زیبا مینویسی
و این مجلات اطلاعات هفتگی اون زمان که درباره داریوش و گوگوش و لب دریا رفتنشون و.... مینوشتند به نظرم همش شایعه بوده و هست و حتی در مصاحبه داریوش با علیرضا امیر قاسمی tapesh سوالی بر این باره مطرح شد که تو با گوگوش ازدواج کردی که جواب او هم این گونه بو د ما با هم رفت امد داشتیم و به خانه ی هم میرفتیم و عشق و ... وجود نداشته این برای رفع ابهام بود که هنوز برای خودم ابهاماتی هست که حمید عزیز شاید شما بتونی رفع ابهام کنی

حمید ناصحی گفت...

بسیار استفاده کردم حمید جان
مثل همیشه

برقرار باشی

فراز گفت...

مرسی از مطالبتون

hatef گفت...

اقا حمید سلام.یه چیزی میخوام بپرسم اونم اینه که ایا به جز داریوش اواز خوان دیگری به جرم ترانه زمان شاه به زندان افتاده؟

حمید گفت...

هاتف عزیز
قرائن موجود حکایت از این دارد که گویا به جز ایشان ، خواننده ی دیگری را به جرم ترانه در پیش از انقلاب رهسپار اوین نکرده اند!

جعفر گفت...

با سلام:
مرسی از مطالبتان در مورد شادروان حسن لشکری.
مشتاقانه منتظر مطالب دیگرتان میمانیم. با تشکر جعفر

جعفر گفت...

با سلام:
منتظر مطاب جدید شما در مورد افراد مشهورتر میمانیم.
ضمن اینکه در مورد شادروان لشکری اطلاعات خوبی به دوستدارانت دادی.
خسته نباشید. جعفر

babak گفت...

سلام به حمید عزیز
درود بر تو که همیشه با کارهات یاد و خاطره استادانی که با ما نیستند ولی کارهاشون توی ذهن و خاطره ما هست را زنده نگه میداری
مثل همیشه عالی بود
من خودم به آهنگ تنها با گل های شادروان هایده که واقعا ساخته زیباییست از شادوران لشکری علاقه بسیار دارم
خدا رحمت کنه هر دوی این عزیزان را
باز هم ممنون از تو
با آرزوی موفقیت برای تو در همه زمینه ها
دوستارتو
بابک

مجتبی گفت...

حمید جان سلام و یه سوال. آهنگ بسیار زیبای راز همیشگی شدن که توسط ابی عزیز خوانده شده (اردلان سرفراز-فرید زلاند) ماله قبل انقلابه یا واسه دهه 60؟ چون تو آلبوم شبزده است که حاوی آهنگهای سالهای 55 و 56 ابی عزیزه... تنظیم و فضاسازی آهنگ (منوچهر چشم آذر) هم به همون سالها میخوره. ولی اردلان تو کتابش نوشته که سال 1360 ترانه رو نوشته! میخواستم نظرتو بدونم. مرسی.

حمید گفت...

دوست گرامی!
آلبوم شب زده در سال 1370 توسط کمپانی ترانه منتشر گشت . وجود این ترانه در میان آثاری که همگی پیش از انقلاب منتشر شده اند دلیلی موجه برای احراز سال انتشار آن نمی باشد.
در میان کاور آلبوم هایی که از ابی پیش از انقلاب منتشر شده بود چنین نامی را من مشاهده نکردم.
برای رفع شبهه، پیشنهاد من این است که با خالقین اثر تماس برقرار نمایید.
موفق باشید.

kiyaarash گفت...

حمید عزیز
نام آن آهنگسازی که "منوچهر چشم آذر" ملودی و تنظیم ترانه "طلاق" را بدون کوچکترین تغییری از قطعه یheaven on their minds او برداشت کرده Andrew Lloyd Webberاست,این قطعه بخشی از اپرای راک Jesus Christ Superstarاست که کلام آنرا بر روی ملودیtim rice نوشته اند و در سال 1972 بر روی صفحه منتشر شده هر چند که اجرا به سال 1970 برمیگردد,احتمالا 34 سال پیش که "چشم آذر" ملودی را برای اجرا به گوگوش میداده تصور نمیکردند کسی در ایران علاقمند به گوش دادن به اپراهای راک آن هم از نوع مذهبی مسیحی باشد چرا که حتی با یکبار گوش دادن به قطعه میتوان تشخیص داد که آهنگساز و تنظیم کننده ی واقعی ترانه ی طلاق چه کسی است.حمید عزیز از شما تقاضا دارم که اگر برایتان مقدور شد این سند و واقعیت را منتشر کنید چرا که امروز پس از گذشت 4 دهه خود شخص خانم گوگوش,اردلان سرفراز و بسیاری دیگر از علاقمندان "طلاق" را از شاهکارهای "منوچهر چشم اذر" میدانند. با تشکر.

حمید گفت...

کیارش نازنین
تححسین برانگیز است این واکاوی شما.
نخست این که چند ثانیه ای از ملودی رادر سایت آمازون شنیدم . دقیقا همانی است که به نام منوچهر چشم آذر منتشر گشته .تنظیم هم مو نمی زند. واقعا جای تاسف دارد.
جالب است که آندره لیود وبر در زمان ساخت ملودی 24 سال داشته تقریبا همسن ملودی ساز هم میهن من اما ببین تفاوت از کجاست تا کجا.
نمی دانم که بود که می گفت منوچهر چشم آذر تنها کسی است که می تواند نت ها را بر عکس هم بنوازد اما چه فایده.
ضمنا اگر ملوی کاملیheaven on their minds را هم داشته باشی برایم ایمیل کن . منتظر مطلب کامل من به شکل مستند در رابطه با این اثر باش.
خوشحالم که مخاطب هایی چون تو نازنین خواننده ی نوشته هایم هستند.
پایدار باشی.

حمید گفت...

کیارش عزیز
نسخه کامل ملودی را نیز یافتم.
سپاس

Kiyaarash گفت...

حمید عزیز,خود من حقیقتا اجرای قدیمی قطعه را بر روی صفحه شنیده ام,اما اکنون با اندکی جستجو در اینترنت ظرف کمتر از یک ساعت 5 اجرای کاملا متفاوت از این قطعه را از گروه ها و خواننده های مختلف دانلود کردم.و امیدوارم که شما نیز اجرای سال 1972 را یافته باشید زیرا که نزدیک ترین اجرا به اجرای 1976 گوگوش است.البته الان دیگر یقین دارم که اردلان سرفراز قطعا از ماجرا بی خبر بوده چرا که شباهتی میان وزن کلامی "heaven on their minds" و "طلاق" شنیده نمیشود.
ظاهرا این قطعه خارج از ایران بسیار شناخته شده است.
جالب تر از آن ویدیوی رمیکس "طلاق" است که اگر اشتباه نکنم 2 سال پیش ساخته شد و گوگوش نیز آنرا در آلبوم خود گنجاند و پس از گذشت سی و اندی سال این بار در عصر اینترنت و در خارج از کشور بار دیگر نام "منوچهر چشم آذر" به عنوان آهنگساز در انتهای ویدیو حک میشود...
سربلند باشید.

sepehr گفت...

آقا حمید ممنون
من وبلاگتون را تازه خوندم در حد عالی نیست ولی خوبه!

حمید ناصحی گفت...

در مورد ملودی ترانه ی طلاق تا جایی که من در خاطر دارم اردلان سرفراز در مجموعه ترانه اش به این موضوع اشاره کرده که ملودی متعلق به چشم آذر نیست.

احسان گفت...

اردلان در پانویس این ترانه این‌گونه نوشته است:

برای سریال تلویزیونی "طلاق" ساخته‌ی هوشمندانه‌ی مسعود اسدالهی روی آهنگ چشم آذر در شرایطی این ترانه را نوشتم که هنوز خود نیز در گیر جمع کردن شکسته‌های خویش از زخم اولین بوده‌ام.

اگر فرض را بر این بگیریم که پس از کلمه‌ی "اسدالهی" یک "نقطه" جا افتاده است، آن‌گاه اردلان عنوان کرده که ترانه‌ی طلاق را روی آهنگ چشم‌آذر نوشته است. اما بد نیست به بریده‌ی روزنامه‌ای که در لینک زیر موجود است هم نگاهی بیندازیم:

http://tataraneh.blogfa.com/8609.aspx

(که البته بریده‌ی روزنامه همان‌گونه که مشخص است مربوط به وب‌سایت حرف 1974 است)

بر طبق این بریده‌ی روزنامه، طرح و ملودی از "مسعود اسدالهی" است و تنظیم از منوچهر چشم‌آذر.

با این حساب ماجرا هنوز مبهم است!

حمید عزیز، شاید تو بتوانی واقعیت را از اردلان جویا شوی.

حمید گفت...

حمید و احسان عزیز
منتظر خوانش مطلب جدید من باشید.
پاسخ را در آنجا خواهید یافت.
دیدگاه تازه اردلان را نیز در این باره منتشر خواهم کرد.

هامون گفت...

سلام
کریس دِ برگ، وقتی میخواست در همان سال های 75-74 میلادی روی آن پروژهء معروفش -Spanish Train and Other Stories - کار کند، با آن هیجان آمیخته با نقدی شییطنت آمیز برخواسته از شور جوانی،همه و همه با هم ننوانست در حاصل کار چیزی بر خلاف آنچه خلق شد رادر پی داشته باشد.
ترانه ای که لحن و طنینش از آغاز تا پایان با دستمایه هایی از Rock باJudas و Gospel style آن هم با نیم نگاهی چالش طلب و بعضاً عصیانگر نسبت به تفکرات عقیدتی؛ برای ترانه هایی از این دست،که عمدتاً برای بیان نقش[باز هم]انفعالی انسان، به یک رنک آمیزی تراژیک سرازیر میشوند، بی شباهت به قسمت میانی همین اثر Webber نیستند.
123 1, 2, 3. 123 1, 2, 3. و این پَـد مدام تکرار میشود.همین قالب کوچک ملودیک در اُورتور دو بخش دارد که اوّلی فشرده و دیگری باز تر است و هر دو قسمت،به نُـتی مشابه ختم میشود.
امّا براستی موسیقی طلاق با اجرای گوگوش هم اینچنین است؟! من در رابطه با خط ملودی اُورتور و اقتباس و تشابه در هر دو کار، با شما و خیلی ها نظری موافق دارم.اما یک انتقاد دارم که چرا ما گاهی به ذهن واژه ها بی آنکه آنرا خوب بشناسیم میتازیم؟ مگر هر جا بگوییم آهنگ! باید حتماً در کنارش تنظیم هم بگوییم؟! اثر Webber در میانه پیگیر همانیست که کمی گفته شد. ولی آهنگ طلاق پس از اُورتور چه میشود؟! چرا باید گوش زیبا شنو خود را بر اثر ذائقه پرورانهء آهنگساز و[بخصوص در اینجا]تنظیم کنندهء بی نظیری چون استاد م. چشم آذر ببندم؟! که در این اثر با آن تنظیم زیبا و هـندسی که با گنجاندن کششی هایی در آواز های شور و بخصوص در دشتی و نغمه آن که به گوش من همان کُرد بیات و نزدیک به آنرا میشنود یا[دعوت به] تجسم میکند،به من ِشرقی حس غرور خاصی را با این ترکیب میبخشد.
اَندرو لوید وِبِر کجا! و آواز دشتی ایرانی کجا؟! حالا جای شکرش باقیست که تعبیر تا حدی گلایه آمیز شما، مؤدّبانه و در راستای آگاهی رسانی بود که حکماً تشکر میکنم.آن برخی دیگر را چه کنیم که با لحنی پر حرارت، کلّیت را نادیده گرفته و جنین وانمود میکنند که گویی دزد گرفته اند!!
دوست عزیزم!
این ترکیب، با آنچه شادروان واروژانِ بی همتا در ترانه وطن با برداشتی از ملودی خوزه فلسیانو انجام داد فرق میکند.برداشت ایده و تم و حتی قالب ملودی مشابه آنچه در ترانه " گل من.." از راستین با آهنگی از استاد زولاند و آن ترانه I Will Survive استفانی، ترانه "جنگل جاری" با برداشت تم ترکی و ترانه "سقوط" با برداشت از اُورتور"بوی خوب گندم" اثر واروژان، هر دو از کار های استاد چشم آذر و برخی دیگر، با یک کاور کردن ِ "ما به ازا" در ریتم و سیلاب برای شعر ترانه بسیار متفاوت است.گویی با این دیدگاه ما سیستماتیک شاعر را استخدام کرده ایم که روی سیلاب احساس پردازی کند!! امّا این کارها از یک شاعر و آهنگساز اصالت گرا ساخته نیست بلکه یک ماشین یا یک هنرور سفارشی قادر به انجام و سایزینگ چنین کارهایی ست.
اگر مواظب دیدگاه های کلّیت نگر خود نباشیم به قطع، جناب کریس د برگ هم که در آغاز گفتم، با توجه به مقارن بودن نیز با این دید گاه در مظان اتهام است (!!).
در پایان اعتراف میکنم که در برابر ستودنی ها بیچاره ام! و محکوم به ستایش! از حرکت زیبای شما در معرفی و یاد آوری همراه با توضیحات پیگیر، تشکر میکنم.
از شما در برقراری و پایداری تان برای این وبلاگ وزین در پاسداشت بزرگان فرهنگ و هنر تشکر میکنم.
لشکری ها در تارخ موسیقی اصیل این دیار نقشی انکار نا پذیر دارند.
همانگونه که چشم آذر ها.. .
سپاس
%

هامون گفت...

سلام
کریس دِ برگ، وقتی میخواست در همان سال های 75-74 میلادی روی آن پروژهء معروفش -Spanish Train and Other Stories - کار کند، با آن هیجان آمیخته با نقدی شییطنت آمیز برخواسته از شور جوانی،همه و همه با هم ننوانست در حاصل کار چیزی بر خلاف آنچه خلق شد رادر پی داشته باشد.
ترانه ای که لحن و طنینش از آغاز تا پایان با دستمایه هایی از Rock باJudas و Gospel style آن هم با نیم نگاهی چالش طلب و بعضاً عصیانگر نسبت به تفکرات عقیدتی؛ برای ترانه هایی از این دست،که عمدتاً برای بیان نقش[باز هم]انفعالی انسان، به یک رنک آمیزی تراژیک سرازیر میشوند، بی شباهت به قسمت میانی همین اثر Webber نیستند.
123 1, 2, 3. 123 1, 2, 3. و این پَـد مدام تکرار میشود.همین قالب کوچک ملودیک در اُورتور دو بخش دارد که اوّلی فشرده و دیگری باز تر است و هر دو قسمت،به نُـتی مشابه ختم میشود.
امّا براستی موسیقی طلاق با اجرای گوگوش هم اینچنین است؟! من در رابطه با خط ملودی اُورتور و اقتباس و تشابه در هر دو کار، با شما و خیلی ها نظری موافق دارم.اما یک انتقاد دارم که چرا ما گاهی به ذهن واژه ها بی آنکه آنرا خوب بشناسیم میتازیم؟ مگر هر جا بگوییم آهنگ! باید حتماً در کنارش تنظیم هم بگوییم؟! اثر Webber در میانه پیگیر همانیست که کمی گفته شد. ولی آهنگ طلاق پس از اُورتور چه میشود؟! چرا باید گوش زیبا شنو خود را بر اثر ذائقه پرورانهء آهنگساز و[بخصوص در اینجا]تنظیم کنندهء بی نظیری چون استاد م. چشم آذر ببندم؟! که در این اثر با آن تنظیم زیبا و هـندسی که با گنجاندن کششی هایی در آواز های شور و بخصوص در دشتی و نغمه آن که به گوش من همان کُرد بیات و نزدیک به آنرا میشنود یا[دعوت به] تجسم میکند،به من ِشرقی حس غرور خاصی را با این ترکیب میبخشد.
اَندرو لوید وِبِر کجا! و آواز دشتی ایرانی کجا؟! حالا جای شکرش باقیست که تعبیر تا حدی گلایه آمیز شما، مؤدّبانه و در راستای آگاهی رسانی بود که حکماً تشکر میکنم.آن برخی دیگر را چه کنیم که با لحنی پر حرارت، کلّیت را نادیده گرفته و جنین وانمود میکنند که گویی دزد گرفته اند!!
دوست عزیزم!
این ترکیب، با آنچه شادروان واروژانِ بی همتا در ترانه وطن با برداشتی از ملودی خوزه فلسیانو انجام داد فرق میکند.برداشت ایده و تم و حتی قالب ملودی مشابه آنچه در ترانه " گل من.." از راستین با آهنگی از استاد زولاند و آن ترانه I Will Survive استفانی، ترانه "جنگل جاری" با برداشت تم ترکی و ترانه "سقوط" با برداشت از اُورتور"بوی خوب گندم" اثر واروژان، هر دو از کار های استاد چشم آذر و برخی دیگر، با یک کاور کردن ِ "ما به ازا" در ریتم و سیلاب برای شعر ترانه بسیار متفاوت است.گویی با این دیدگاه ما سیستماتیک شاعر را استخدام کرده ایم که روی سیلاب احساس پردازی کند!! امّا این کارها از یک شاعر و آهنگساز اصالت گرا ساخته نیست بلکه یک ماشین یا یک هنرور سفارشی قادر به انجام و سایزینگ چنین کارهایی ست.
اگر مواظب دیدگاه های کلّیت نگر خود نباشیم به قطع، جناب کریس د برگ هم که در آغاز گفتم، با توجه به مقارن بودن نیز با این دید گاه در مظان اتهام است (!!).
در پایان اعتراف میکنم که در برابر ستودنی ها بیچاره ام! و محکوم به ستایش! از حرکت زیبای شما در معرفی و یاد آوری همراه با توضیحات پیگیر، تشکر میکنم.
از شما در برقراری و پایداری تان برای این وبلاگ وزین در پاسداشت بزرگان فرهنگ و هنر تشکر میکنم.
لشکری ها در تارخ موسیقی اصیل این دیار نقشی انکار نا پذیر دارند.
همانگونه که چشم آذر ها.. .
سپاس
%

هامون گفت...

سلام دوباره
با تشکر از رسیدگی بهنگام شما گرامی.
-اصلاحیه-
با عرض پوزش چون مطلب را یکباره نوشتم، در عبارت > I will survive استفانی اشتباه درج شد که به جای "استفانی" ، "Gloria Gaynor" صحیح میباشد.
پایدار باشید
%

شاهرخ گفت...

سلام....بسیار متاثر شدم که چنین جواهری در این سن از دنیا رفته است.....نمیدانستم خالق" وقتی تو هستی آسمون...." اینقدر جوان از دنیا رفته .....ای وای ...ای و.ای....وممنونم از شما که در این دنیای بلبشو به سراغ چه کسانی میروید.....ممنون.....