۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

شاعر ، آهنگساز ، خواننده کدام هنرمندترند؟

هفته نامه اطلاعات هفتگی 26 فروردین 1338
منصور تهرانی هفته نامه جوانان 15 اسفند 1356

هفته نامه اطلاعات هفتگی 26 فروردین 1338
مصاحبه با مشیر همایون شهردار، عباس شاپوری و هوشنگ مستوفی
یکی از کسانی که این هفته در بحث ما شرکت کرده اند آقای مشیر همایون شهردار ، هنرمند قدیمی و معروف هستند که بیش از هر کس برای اظهار نظر در این مورد صلاحیت دارند . ایشان علاوه بر مقام ارجمندی که در عالم موسیقی ایران دارند، در حال حاضر ریاست شورای موسیقی رادیو ایران نیز به عهده ایشان است و امور مربوط به همه ارکسترهای رادیو ایران زیر نظر ایشان اداره می شود.
ایشان در مورد بحث ما اینطور نوشته اند:
هفته گذشته طوماری با امضا بیش از سی نفر از مشهد به دست من رسید که درخواست داشتند که من هم در این استفتاء شرکت کنم با آنکه حالا دیگر سن و سال من ، مناسب این نیست که در این قبیل مباحث که غالبا بی سرو صدا هم نیست شرکت کنم ، مع الوصف درخواست این عده از هموطنانم را نمی توانم نادیده بگیرم و نظریات خودم را به اختصار عرض می کنم:
1- متاسفانه رکن اعظم مسئله ای که طرح شده از قلم افتاده است و بدون او که عبارت از نوازنده باشد هر جوابی به سئوال داده شود با اصول فنی منطبق نبوده و ناقص است زیرا بدون وجود نوازنده عمل آهنگساز ، شاعر وخواننده قابل اجرا نیست . بنابراین بایستی سئوال می شد بین این چهار، کدام یک مقام اول را حائزند؟
2- باید توجه نمود مقایسه ای را که می خواهیم انجام دهیم با فرض آن است که این چهار رکن به مدد فن خود، استاد بوده و عمل آنها بدون عیب و نقص باشد زیرا عیب و نقص هر یک ، عمل دیگری را خنثی می کند.
3- آهنگسازی و شاعری قریحه ای است که طبیعت در انسان بوجود می آورد . هر موسیقی دانی آهنگساز نمی شود ، هر فاضلی هم شاعر نتواند شد مگر آنکه آن قریحه را دارا باشد . صدای خوب را هم صاحب آن از روز تولد دارا بوده در صورتی که یک نوازنده خوب ، لااقل باید پانزده سال زحمت آموختن را شب و روز تحمل نماید.
4- آهنگ و شعر خوب را اگر یک خواننده درجه اول برای شما بدون نوازنده بخواند هرگز لذت آن مطابق با همراه بودن با نوازنده نخواهد بود، حتی اگر آن آهنگ و شعر خوب را یک خواننده درجه دوم و سوم همراه با ساز برای شما بخواند تاثیر آن در شما بیش از آن است که خواننده درجه اول بدون نوازنده آنرا بخواند .
برای ختم کلام چند شعر متفرق حافظ را به عنوان استدلال اهمیت نوازنده در اینجا ذکر می کنم قبلا لازم است توضیح داده شود که کلمه مغنی در لغت یعنی آوازخوان ولی از اشعار حافظ چنین بر می آید که در زمان او مغنی را به ساززن می گفته اند زیرا غالبا می گویند (مغنی بزن) کلمه بزن را فقط به نوازنده می توان گفت نه به خواننده :
مغنی بزن آن نوائین سرود بگو با حریفان به آواز رود
که بار غمم بر زمین دوخت پای به ضرب اصولم بر آور زجای
ضرب اصول به یکی از رنگهای کلاسیک اطلاق می شود که فقط برای رقص است.
یا در این سه بیت:
گوشم همه بر قول نی و نغمه چنگ است
چشم همه بر لعل لب و گردش جام است
چنگ خمیده قامت می خواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سراندازیم
بنا بر آنچه گفته شد به عقیده بنده، آهنگساز و نوازنده متناوبا مقام اول و شاعر مقام دوم و خواننده که فقط آلت اجرای افکار آنان است مقام سوم را دارا می باشند ، زیرا نوازنده به تنهائی قادر است احساسات و احوال شما را دگرگون نماید در صورتی که خواننده به تنهائی از عهده این کار برنمی آید مگر آنکه نوازنده همراه او باشد ، بنابراین این طور باید نمره داد:
نوازنده و آهنگساز :50
شاعر:30
خواننده: 20
عباس شاپوری:
دومین شرکت کننده ی این هفته ما آقای عباس شاپوری، نوازنده و آهنگساز جوانی است که بسیاری از آهنگهای جالب او را همه شنیده اند و ایشان در این مورد اینطور نوشته اند:
متاسفانه در محیط ما چون سطح ذوق عمومی پایین است به مسائل اساسی در موسیقی توجه نمی شود و غالبا خیال می کنند که رکن اعظم یک اثر هنری همان خواننده ای است که اعجاز می کند و پس از ساعت ها تمرین و ممارست آهنگی را می خواند. در حالی که خواننده در کارهای هنری ما حالت یک انسترومان موسیقی را دارد یعنی همانطور که ما در ارکستر از یک ویولن خوش صدا و یا یک پیانوی خوش صدا استفاده می کنیم از خواننده هم استفاده می شود منتها سازها ، نت های یک آهنگ را از قوه به فعل در می آورند و خواننده کلماتی را که شاعر بر روی آهنگ گذاشته عینا اجرا می کند . مگر این که خواننده ای یافت شود که هنر موسیقی را خوب درک کند، سواد داشته باشد ، سلفژ بداند ، ذوق و قریحه هنری داشته باشد و خلاصه فقط یک انسترومان ساده نباشد که متاسفانه آنهم در محیط هنری ما خیلی نادر است و اما شعر و شاعر ..
شعر روی آهنگ ها و ترانه ها اثر کلی دارد به طوری که بایستی گفت پس از آهنگ ، شعر در درجه دوم اهمیت است ، چون کلام در روحیه شنونده اثر مستقیم دارد . اگر مضمون شعر عالی و کلمات زیبا باشد اثر یک آهنگ را در شنونده دوچند ان می کند و حالات روحی خاصی در او ایجاد می کند . از آن گذشته در کار تصنیف سازی هم مثل آهنگسازی ابتکار و ابداع دخالت دارد. بدبختانه در محیط ما به این مسائل مطلقا توجهی نمی شود و حاصل زحمات شاعر و آهنگساز همگی به پای خواننده حساب می شود و استفاده مادی و معنوی از آن اوست . به هر حال من امتیازها را این طور تقسیم می کنم.
آهنگساز : 50
شاعر: 40
خواننده : 10
و سومین نفر شرکت کننده این هفته ، هوشنگ مستوفی هستند:
در وهله ی اول اگر حمل به بدبینی نفرمایید من معتقدم در محیطی که هنوز هنر، وسیله ی تفریح و مجلس آرائی بزرگان است و اکثریت مردم آنرا جزر و مد روز می دانند خیلی بهتر است که مطلقا نه هنری وجود داشته باشد و نه شعری و شاعری و نه آهنگسازی.
ولی با این همه اگر قرار باشد که در چنین محیطی هم موسیقیدان و شاعری وجود داشته باشند از نظر من اهمیت اجرا کننده خیلی بیشتر از آهنگساز است و البته برای این مدعای خودم دلائل فراوانی دارم که تا حدود امکان، به ذکر مختصری از آنها می پردازم .
البته تردید نمی توان داشت که یک شعر یا آهنگ خوب را اگر خوب هم اجرا کنند بی نظیر خواهد شد ولی شاید خود شما هم به این مطلب بارها برخورده باشید که اگر بهترین اشعار یا آهنگ ها بوسیله آدم بی مایه ای اجرا شود هرگز مورد توجه قرار نخواهد گرفت بنابراین باید قبول کنیم که اجرا کننده کسی ست که پس از ساخته شدن یک اثر هنری دو مرتبه آن را خلق می کند و در حقیقت او مبین و مترجم احساسات و عواطف کسی است که آهنگ یا شعری را ساخته است پس همانطور که اگر مترجم بیسوادی بهترین و عالی ترین شاهکارهای ادبی دنیا را به زبان فارسی درآورد هیچکس از آن چیزی درک نخواهد کرد و عظمت آن اثر شناخته نخواهد شد. همانطور هم اگر کمپوزیتوری { آهنگسازی} بهترین آهنگ ها را بسازد و اجرا کننده نتواند آنرا همانطور که منظور نظر سازنده بوده است اجرا کند و مبین این احساسات قرار گیرد مردم از آن هیچ درک نخواهند کرد . برای مثال عرض می کنم که چند سال یش یک ارکستر بسیار معمولی سمفونی پنجم بتهوون را اجرا می کرد . خدا می داند گاهی صدای سازهای بادی این ارکستر به اندازه ای خارج بود که گوش بی اطلاع ترین اشخاص را هم آزار می داد ، به خصوص وقتی نوبت به مومان سوم این سمفونی رسید ، صداهای گوشخراش به قدری زیاد شد که من دیگر نتوانستم تحمل کنم و با ناراحتی شدید برخاستم و از سالن بیرون آمدم و با خود فکر می کردم که بدون تردید روح بتهوون هم در آسمان ها از بلائی که به سر این سمفونی او آمده به ارتعاش و التهاب افتاده است. فکر می کنم همین مثال برای اثبات نظریه من کافی باشد چون آنها که سمفونی پنجم اجرای ارکستر سمفونیک لندن و وین و برلن را شنیده اند خوب می دانند که اجرای یک اثر هنری تا چه اندازه در نشان دادن عظمت آن اهمیت دارد . همین قضیه در رشته تاتر هم صادق است ، شما بهترین نمایشنامه های شکسپیر را بدهید یک مشت هنرپیشه تخت حوضی ( چنانکه در محیط ما به کرات سابقه داشته) بازی کنند و آنوقت چنین اجرائی را مقایسه کنید با اجرای شکسپیرین معروف انگلستان «سر لونس اولیویه » آیا هر دو نمایشنامه را شکسپیر ننوشته ؟ پس چه چیز باعث این تفاوت فاحش است، تنها و تنها مهارت و استادی اجرا کننده . پس اجازه بدهید در پایان این مقاله خلاصه ی عقیده خودم را در یک سطر بگویم ، به نظر من اگر یک آهنگ معمولی و حتی بد را خواننده ی استادی اجرا کند بسیار امکان دارد که مورد توجه قرار گیرد ، در حالی که بهترین آهنگها را اگر بد اجرا کنند هرگز مورد توجه کسی قرار نخواهد گرفت ، پس حقیقت این است که اگر سهم آهنگساز و شاعر را در ساختن آهنگی 30 درصد بدانیم ، هفتاد درصد باقیمانده ان متعلق به اجرا کننده است . به این ترتیب :
خواننده: 70
آهنگساز: 15
شاعر:15
نظریات خوانندگان مجله:
هم اکنون که مشغول تنظیم این صفحه هستیم صدها نامه از خوانندگان در زمینه این بحث جلو من است که طرح همه آنها غیر ممکن به نظر می رسد. بنابراین اجازه بدهید تعدادی از آنها را این هفته خلاصه کنم و بقیه را برای هفته های بعد بگذارم که به تدریج طرح شود:
اسماعیل عظیم پور تبریزی:
نوشته اند: شاعر در سرودن تصنیف پابند وزن و قافیه نیست و این کار ساده ای است ، کار آهنگساز از همه مشکل تر است چون او خلق می کند و بوجود می آورد . خواننده فکر و خیال شاعر و آهنگساز را جان می بخشد. به این ترتیب سهم هر کدام به نظر من چنین است:
آهنگساز: 50 خواننده: 30 شاعر: 20
مهرداد کمالی:
ارزش هنری کار شاعر و آهنگساز و خواننده مساوی است. زیرا هر یک به صورتی احساسات خود را جلوه می دهند.
اسفندیار رسائی: ارزش کار آهنگساز بیش از شاعر و خواننده است و چون کارش خلاقیت دارد:
آهنگساز: 80 خواننده و شاعر: 10
جهانگیر بیگلری:
آقای مجید وفادار که می گویند خواننده حالت یک آلت موسیقی را دارد به من بگویند آیا اگر یک ویولن خوش صدا را به دست یه نوازنده ناشی بدهند چه صدائی از آن بیرون خواهد آورد ؟ چرا حق خواننده را پایمال می کنید ، ارزش کار خواننده و شاعر و آهنگساز به این مقیاس است:
خواننده : 60 آهنگساز: 20 شاعر: 10
محمد نوحی زاده :
چرا از وقتی که آقای پرویز یاحقی و خانم مرضیه از هم جدا شده اند دیگر خانم مرضیه ترانه خوب و تازه ای نخوانده اند. علتش این است که کسی نبود تا آهنگی و شعری برای ایشان بسازد که مورد توجه قرار بگیرد پس خواننده در درجه سوم است:
آهنگساز: 50 شاعر: 30 خواننده: 20
محمد مرادی:
تنها بوسیله آهنگ خوب و شعر عالی یک خواننده می تواند عرض وجود کند و اگر شاعر و آهنگساز نباشند خواننده نقشی ندارد . کارشان این طوری است:
آهنگساز: 45 شاعر: 35 خواننده: 20
هفته نامه جوانان 15 اسفند 1356
منصور تهرانی با 7 ترانه روز ، قدم به مسابقه جایزه بزرگ هنری مجله جوانان می گذارد.
منصور تهرانی پرکار و موفق با هفت ترانه روز، این هفته رقابت پرشور خود را با ترانه سرایان دیگر آغاز نمود. منصور تهرانی گفت: خوشحالم که همزمان با برگزاری مسابقه جایزه بزرگ هنری مجله جوانان ، من با هفت ترانه موفق روز پربار و امیدوار و دلگرم به میدان آمده ام.
منصور اضافه می کند: ترانه هایم در سال 1356 هر کدام به نوبه خود در دل مردم جائی باز کردند و برای من توفیق و شادی ببار آورده اند.
پیشکش با آهنگی از حسن شماعی زاده و با صدای گوگوش ، حرف بزن (مازیار) ، روایت (ستار) و گل واژه (ابی) با آهنگ های صادق نوجوکی ، زمزمه (حمیرا) ، ساربون (فرزین) با آهنگ های حسن شماعی زاده و شب زحمی (ابی ) با آهنگی از سلی، دستاورد سال 56 من به حساب می آید و توفیق این ترانه ها در میان مردم ، سخت مرا امیدوار کرده است و خوب می دانم در نظرخواهی چهره های محبوب موزیک با آراء مردم هنردوست ، پیروزی خوبی بدست می آورم . تهرانی می گوید: امسال برگزاری مسابقه جایزه بزرگ شور و هیجان زایدالوصفی در میان دست اندرکاران موزیک برپا ساخته است و همین مسئله در کیفیت کارها و بالا بردن سطح آثار هنری موثر خواهد بود و نتایج این مسابقه که صد در صد جنبه هنری و معنوی دارد و در سالهای آینده آشکار می شود چه دیگر آنها که کارهای اصیل هنری ارئه می دادند ارج خواهند دید و بعضی از آهنگسازان و ترانه سرایان که به کلی از کار خوب دل کنده بودند با چنین مسابقه ای به رقابت اصیل و واقعی می پردازند و در کنار آثار تجارتی و مردم پسند از این به بعد ما شاهد ترانه و آهنگ و اجرای اصیل و خوب خواهیم بود.
منصور تهرانی در پایان می گوید: آرزو دارم در مسابقه جایزه بزرگ هم سهمی داشته باشم چون هر گونه امتیازی می تواند در آینده هنری ام تاثیر بگذارد.
گردآوری و تنظیم: حمید
چهارشنبه 25 خرداد 1390

۲۱ نظر:

حمید گفت...

دوستان عزیز می توانند ادامه مباحثه ی من واحسان سلطانی عزیز را در قسمت پایین همین صفحه ( قسمت نظریات مطلب پیشین) دنبال نمایند.

فراز گفت...

متشکرم از مطالب جالبی که در وبلاگت قرار میدهی می خواستم راجب مساله مطرح شده( شاعریا آهنگساز یا خواننده) نظر خودت رو بدونم !؟

حمید گفت...

فراز عزیز
به باور من در یک کار گروهی چون انتشار یک اثر موسیقیایی ، تمامی اجزا در کنار یکدیگر به عنوان مکمل دارای نقشی مشابه و یکسان جهت هم افزایی هستند. نمی توان نقشی پررنگ تر را برای یک عامل در نظر گرفت و نقش دیگری را بی تاثیر قلمداد نمود. لذا تاثیر ترانه سرا ، آهنگساز ، تنظیم کننده و خواننده و نوازنده ، استودیو ضبط ، میکس و... همگی یکسان است .

tفراز گفت...

با احترام به نظر شما به نظر من در سبکهای مختلف موزیک اهمیت هر کدام کم و زیاد میشه مثلا در سبک شیش و هشت و رقصی کی گوش میده شعر چیه حتی به نظر من صدای خواننده هم چیز مهمی نیست همه ریتم شادو ملودی رو دنبال میکنند اما در سبک سنتی ما مثلا شعر هر چقدر اساسی باشه یا حتی نواقصی هم داشته باشه یا ملودی خاصی نداشته باشه در اون بیشتر زیر و بم ها و تحریر های صدای خواننده اس که حکم رانی میکنه همه منتظرتد به قول معروف عام خواننده یک چهچهی بزنه تا از خود بیخود بشند ...به هر جهت در دنیا صاحب اثر رو شاعر و آهنگساز میدونند وبعضی ها خواننده روفقط یک اجرا کننده میدونند ولی در اخبار موسیقی که دنبال میکنیم میبینم یک خواننده نقشی فراتر از یک اجرا کننده داره و در واقع اون علاوه بر ترجمه احساسات شاعر و آهنگساز در نقش یک تهیه کننده ویک فیلترینگ آثار خوب یا بد هم ایفای نقش میکنه ومیتونه اثری رو ارزشمند یا فارق از ارزش کنه به خاطر همین هست که آثار اجرایی بعضی خواننده ها مطرح هست خارج از اینکه شعر شون یا آهنگشون شخص شناخته شده یا خاصی ساخته باشه یا نه

سپهر گفت...

سلام بر حمید عزیز
مطلب زیبایی بود
نظر شما رو هم من قبول دارم
و البته عقیده ی خودم بیشتر روی کلام است من تا ترانه به دلم نشیند حتی اگر ملودی ناب داشته باشد من یکی راضی نمیشم

hatef گفت...

سلام!
حمید عزیز نمیدون شما برنامه ی مسخره ی چه کسی راست میگه؟از شبکه ی امید ایران دیده اید یا نه!
برنامه ایی که هی توش دارن تخریب شخصیت میکنن و به خوانندگان ما به خصوص داریوش توهین میکنن!!
و اونا رو به بی مسولیتی متهم میکنن!هی توش میگن داریوش و... خوانندگان بی مسولیتی هستند که منو بدجوری داره عصبانی میکنه!کسایی که سخیف ترین کار هارو انجام دادن میان یکی مث داریوش متهم میکنن!
من هرچی تو فیس بوک دنبال نادر رفیعی گشتم پیداش نکردم اگه ایمیلی ازش داری میتونی اینجا بزاری.ممنون

حمید گفت...

هاتف جان . به نظرم ایمیل زدن به این دوستان بی فایده است. انتقادهایی که صرفا به واسطه ی مسائل پشت پرده روی می دهد پشیزی هم ارزش ندارد. من تاکنون این برنامه را ندیده ام و خوشبختانه مدتی است که پاره ای از شبکه های هاتبرد را به دلیل امواج پارازیت نمی بینم. اما تجربه تماشای شبکه های ماهواره ای در دهه ی 80 موید این مسئله می باشد که به مجردی که هنرمندان با مدیران تلویزیون ها همکاری نکنند اماج حملات آنان قرار می گیرند .

احسان گفت...

حمید نازنین!

در باب گفت‌وگویی که در بخش کامنت‌های پست پیش داشتیم، در همان پست مطالبی نوشتم.

kiyaarash گفت...

حمید عزیز با سلام و احترام.
بسیار خوشحالم که پس از مدتها شاهد فعالیت مجدد شما هستم,حقیقتا گمان میکردم به علت انتشار پیام اردلان سرفراز در خصوص کارشکنی های رژیم جهل و جنون مانند بسیاری دیگر از وبلاگ نویسان بازداشت شده اید, به هر روی...
1-در رابطه با مستند زندگینامه ی خانم گوگوش که از شبکه ی "من و تو" پخش شد اشتباه فاحش دیگری انجام گرفت:در آن برنامه صراحتا اعلام شد که گوگوش پس از بازی در فیلم "همسفر" به ایفای نقش در فیلم "ممل آمریکایی" پرداخت که کاملا عکس این قضیه صادق است...

2-در رابطه با مطلب ترانسرا,آهنگساز,خواننده و نقش هر یک,شخصا به این قضیه معتقدم که بستگی دارد که ما مخاطب چه سبک و چه نوع موسیقی باشیم طبیعتا این مصاحبه زمانی صورت گرفته که موسیقی سنتی حرف اول و آخر رامیزده که به نظر من در آن نقش صدا (خواننده) از بقیه عوامل مهمتر است...اگر آن مصاحبه ده سال بعد و در دهه پنجاه انجام میگرفت و در رابطه با ترانه معترض پاپ سوال میشد قدر مسلم بدانید که صاحب نظران گزینه ترانه سرا را انتخاب میکردند...ولی شخصا همیشه برای خوانندگانی که خود همزمان کار آهنگسازی و ترانه سرایی اجراهایشان را انجام میدانند احترام خاصی قایل هستم.گمان میکنم در دهه ی پنجاه سه خواننده چنین وضعیتی راداشتند:امیر آرام-حبیب و فرامرز اصلانی...

3-پرسش دیگر من در رابطه با ترانه ای است که تاکنون بیش از هر ترانه ی دیگری در باب آن در این سایت بحث شده,ترانهی "نماز".
اخیرا این ترانه را برروی تیتراژ فیلمی به نام "زن بّاکره" شنیده ام.آیا اطلاعی دارید که انتشار این ترانه همزمان با فیلم بوده یا پس از آن؟؟

4-پرسش دیگر من در رابطه با چند ترانه اجرا شده توسط زنده یاد فرهاد همگی به آهنگسازی "اسفندیار منفرد زاده" است.ترانه های "مرد تنها" , "جمعه" , "شهیدان شهر" و "کودکانه".آیا اطلاعی دارید که از نظر هنری و حقوقی اجرا کننده اصلی و صاحب اثر این ترانه ها "فرهاد مهراد" است یا "گروه بلک کتس"؟(حداقل از تیتراژ "خداحافظ رفیق" اینگونه برمی آید).ضمنا همانطور که میدانید در آلبومی به نام "وحدت" که از زنده یاد فرهاد منتشر شده هیچکدام ازاجراهای اصلی این ترانه ها گنجانده نشده... اجرایی که از ترانه ی "مرد تنها" در آن آلبوم موجود است به فیلم "بلوچ" مربوط میشود که 2 سال پس از "رضا موتوری" توسط کیمیایی ساخته شده...همچنین ترانه "جمعه" که اجرای اصلی آن مربوط به فیلم "خداحافظ رفیق" است و اجرای موجود در آلبوم وحدت مربوط به سالهای انقلاب است...همچنین اگر خاطرتان باشد چند سال پیش گروه بلک کتس دست به بازخوانی و اجرای مجدد ترانه ی "کودکانه" با صدای "کامیار"زد... همچنین ترانه ی "شهیدن شهر" که اجرای اصلی آن مربوط به فیلم "داش آکل" میباشد...
آیا فرهاد مهراد هنگام اجرای این ترانه ها عضو بلک کتس بوده؟؟

حمید گفت...

کیارش نازنین.ممنون از محبتت.چد روزی است که متاسفانه سیستم من دچار مشکل شده. اکنون نیز از طریق کافی نت کامنت می گذارم. به مجرد برقراری ارتباط با دنیای مجازی پاسخ شما را به طور مفصل خواهم داد.

Kiyaarash گفت...

حمید عزیز,ممنون از محبتتان.منتظر پاسختان میمانم.
پیرامون بحث های صورت گرفته درباره سال انتشار ترانه های آلبوم "نازنین" داریوش باید بگویم احتمال انتشار ترانه های آن آلبوم به صورت 2 ترانه یا تک ترانه در آلبوم های چند خواننده ای کاملا صحت دارد,به عنوان مثال دو ترانه ی "نازنین" و" حادثه" در سال 1364 در آلبومی که به ترتیب شامل ترانه های زیر است منتشر شدند:
1-نازنین (داریوش)
2-خانم گل (ابی)
3-زمونه (حمیرا)
4-گل پونه (ستار)
5-گریز (ابی)
6-حادثه (داریوش)
7-خانم گل –بی کلام
همچنین ترانه ی "نیایش" نیز تا جایی که بنده اطلاع دارم اولین بار در کاستی که به ترتیب ترانه های زیر در آن قرار دارند منتشر شده:
1-آینه (داریوش)
2-خالق (معین)
3-دلبر (ابی)
4-سفر (معین)
5-همدم (ابی)
6-نیایش (داریوش)
7-سادگی (ابی)

سال انتشار این آلبوم را نمیدانم.ولی در مورد آلبوم اول (1364) تردید ندارم.

pejman گفت...

salam.man tazeh emrooz ihn weblog ro didam va inghadr matalebesh jaleb bood ke tamoome aschivesh ro khoondam agha edame bede mer30

حمید گفت...

کیارش نازنین
نخست با سپاس از دلواپسی های مهربانانه تان.
1-پیرامون مستند رد پای خاطره شبکه من و تو در ارتباط با خانم گوگوش که البته تهیه کننده ی آن آقای رها اعتمادی بودند اشتباهات فراوانی رخ داد. سال انتشار ترانه ی اختصاصی نخست گوگوش «قصه وفا» را سهوا 1966 اعلام کردند که در واقع 1968(1347 خورشیدی ) صحیح است.
سال انتشار «قصه دو ماهی» 1971 (1350 خورشیدی) صحیح است نه 1970 .
و همانگونه که شما نیز اشاره کردید فیلم همسفر در سال 1354 اکران شد و ممل امریکایی فروردین 1353 . پس در واقع همسفر پس از ممل امریکایی بر روی پرده ی سینماها نشست.
2-پیرامون مطلب دومتان نیز البته این موضوع از نظر دور نماند که اگر یک هنرمند شخصا کار سرایش ، اجرا و آهنگسازی آلبومی را بر عهده گیرد تکرار و یکنواختی در آثار آنها گاها باعث دلزدگی شنوندگان می شود .
3-پیرامون ترانه ی نماز ، باید عنوان نمایم که این ترانه در پاییز 1351 نخست با صدای فریدون فروغی و سپس با صدای رامش وارد بازار شد. فیلم زن باکره در تاریخ 22 فروردین 1352 به کارگردانی ذکریا هاشمی اکران شد. پس در نتیجه ، نخست ترانه وارد بازار شده بود و پس از همه گیر شدن آن ، به این فیلم پیشکش شد.
4-پیرامون موضوع ترانه های اجرا شده توسط فرهاد باید این نکته را در نظر گرفت که فرهاد در زمان اجرای مرد تنها ، جمعه ، شبانه و .. عضو گروه بلک کتس بود. جالب است بدانید که مسعود امینی نوازنده ی درامز ترانه ی شبانه بوده است. اما از منظر حقوقی و قانونی اینکه این آثار متعلق به فرهاد هستند یا بلاک کتس به باور من صاحبان اصلی آنها اسفندیار منفردزاده است که خالق آنها بوده و در حال حاضر در قید حیات می باشد. فرهاد که دیگر در بین ما نیست و متاسفانه ورثه ی فرهاد(خانم پوران گلفام ) نیز خود را صاحب آنها می داند .
5-در رابطه با داریوش نازنین و ترانه های موجود در آلبوم نازنین این فرضیه کاملا صحیح است.
ضمنا سال انتشار آلبوم دلبر که شامل ترانه های آینه و.. است 1366 است.
قابل ذکر است که ترانه ی سادگی با صدای ابی در آلبوم خونه به خونه که در سال 65 وارد بازار شد و شامل ترانه های زیر است گنجانده شده بود:
1-خونه به خونه(هایده) 2- زرگری(حسن شماعی زاده) 3-سادگی (ابی) 4-تفنگ (حمید موگوئی) 5-می ترسم(شهرام صولتی) 6-خطا کردم(رها)

فراز گفت...

http://reza.malakut.org/2011/07/post_578.html
با سلام لینکی که میبینید توضیحاتیست در باره ترانه تازه خلق شده ای به نام ( تابوی ایرانی) با صدای جاودانه داریوش و ملودی و تنظیم اسفندیار منفرد زاده

شاهین گفت...

سلام حمید خان چرا فعالیتت کم شده من از همین جا ازت تقدیر میکنم و میخوام مطالبت بیشتر شه از بابت فیلترینگ هیچ نگرانی وجود نداره چون 90 درصد افراد gpn دارند پس نمیتوانند از طریق ارتباط ما رو با موسیقی و سینما و هنرمند های قدیمیمون محدود کنند

شاهین گفت...

سلام حمید خان چرا فعالیتت کم شده من از همین جا ازت تقدیر میکنم و میخوام مطالبت بیشتر شه از بابت فیلترینگ هیچ نگرانی وجود نداره چون 90 درصد افراد gpn دارند پس نمیتوانند از طریق ارتباط ما رو با موسیقی و سینما و هنرمند های قدیمیمون محدود کنند

حمید گفت...

شاهین عزیز!
ممنون از مهرت. چند پروژه ی تحقیقاتی را در دست تهیه دارم که اینک مشغول جمع آوری اطلاعات هستم. پس از گردآوری و نگارش پیشکش خواهم کرد.

شاهین گفت...

اما خوب اقا حمید چون شما به داریوش علاقه داری و خودم و به نظرم قضیه عشق داریوش و گوگوش بیشتر شکل واقعی به خود گرفت چون من وقتی عکسی از مجله ای قدیمی به نام گوگوش به داریوش اسکی می اموزد را قرار دادام یکی از دوستان تایید کردند که فامیل نزدیکشون این قضیه را تایید کرده و صدای اواز هر دو رو شنیده به نظرم این دو میخوان از حاشیه ها کناار بکشن و بیشتر بخاطر همینم هست درباره این قضیه صحبتی نمیشه ولی من خودم چون واقعا به موسیقی علاقه ی واقعی دارم دنبال میکنم این و.. واروژان که کمرنگ شده باید واروژان رو بشناسونیم

شاهین گفت...

1-حمید عزیز منچوهر چشم اذر در برنامه رد پای گوگوش تایید کرد بیت کار طلاق مال یک گروه انگیلیسی بوده و مسعود اسداللهی هم گفته و من کاملش کردم حالا مشکل کجاست؟
2-به شخصه و به عنوان مخاطب بابک روزبه رو از ضعیف ترین شاعر ها میدونم با شعرهایی تو خالی و عاری از هر پیام و چرت که فقط برای شناسونده شدن هنرمند و شهرتت خوبه کارهایی مثل نازک نارنجی ماچ و از شهره بعید بود اهنگ فوق العاده اشغال عاشقم با اون کلیپ سخیف این ها ممکن اون موقع جلب توجه کنند ولی از شاعر به میون نمیاره و سپیده که یا بازخونی بلده یا هم کار های ضعیف اقای روزبه یک نقدی بر شاعر ها کنید

حمید گفت...

شاهین عزیز
با توجه به سن و سال اندک تان ، علاقه مفرط شما به موسیقی و ترانه جالب توجه است.
1- کل حرف من نیز همین است . نام منوچهر چشم آذر در سریال طلاق به عنوان آهنگساز و سازنده موسیقی متن درج گشته در حالی که این اثر ساخته ی آندره لوید وبر بود. این موضوع از منظر هنری ، سرقت نام دارد.
2- پیرامون بابک روزبه نیز چندان در این باره حساسیت به خرج ندهید. شناسنامه ی هنری هر کس ، معرف جهانبینی و نگرش اوست. برایشان آرزوی موفقیت دارم.

شاهین گفت...

اقا حمید دلم برای مطالبت تنگ شده خیلی بهشون عادت کردم مرهم تنهاییم بود.. مطلب بعدی دیگه نیست؟ خیلی هنوز مونده از دهه 50 و عقب تر